بهوش باش دراین زمانه پست
در یکی از شب های تابستان . بر پشت بام خانه پدری . آرمیده بودم که ناگاه از طویله اشراف زاده ای . صدایی به گوش رسید . چون گوش را به جانب صداتیز کردم . دیدم الاغی با غلامی در مصاحبت است . الاغ همیگفت: ای غلام شنیده بودم آدمی اشرف مخلوقات است پس تو چرا خانه ات طویله خران است و بالشتت کاه قاطران . غلام در جواب الاغ همی گفت : تو بار بردنت به طویله کشانده و من حرف بردنم . وسلام
بهوش باش دراین زمانه پست
تو بی عقل نبری حرف زبالا دست
تا خری در طویله ی اشرافیان
گیر ندهد به مقام آدمیان
- وحید 26/10/1386
0 Comments:
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home